فال برای دختر پسرای مجرد!!!

ساخت وبلاگ

 

فال دخترای مجرد....

 

فروردین : انتظار به پایان رسید و بعد از سالها انتطار و فراز و نشیب و غم و غصه و اشک و نا امیدی، به زودی ازدواج می کنی و به خانه بخت می روی، اما شب عروسی هنگام صرف شام برق می رود و داماد فرار می کند.

 

 

اردیبهشت: کسی در این دنیا هست که هر لحظه به تو فکر می کند و بی تو زنده نیست و نفس نمی کشد و قلبش نمی زند و اگر با او تماس نگیری، به کما می رود.او به زودی به خواستگاریت میاید و تو را با اسب سفید به قصر خوشبختی ها می برد.

 

 

 

خرداد : امروز دوست مامانت بعد از سالها زنگ می زنه خونه شما و با مامانت حرف می زنه و تورو واسه پسرش خواستگاری می کنه . البته تا سه سال دیگه نمی تونید ازدواج کنید چون پسره زندانه و سه سال از حبسش مونده.

 

 

 

تیر: تو با هر کسی که ازدواج کنی یکسال نشده پست می دن و باز برمی گردی خونه بابات.

 

 

 

مرداد : تا ۴۳ روز دیگه ازدواج می کنی با پسر مورد علاقه ات و تا ۳۴۲ روز دیگه بچه دار میشین پسره اسمشو می زارین بهرام بعد از ۷۴۰ روز دیگه بچه دومت بدنیا میاد که اونم پسره اسمش می زارین شهرام و ….

 

 

 

شهریور : هر خواستگاری که واست میاد بعلت نامعلومی بعد از سه روز ناپدید میشه و دیگه خبری ازش نمیشه.

 

 

 

مهر : تا یکسال دیگه ازدواج می کنی اما شوهرت معتاد ازآب در میاد و طلاق میگیری بعد از یکسال باز ازدواج می کنی اما اون یکی هم معتاد در میاد و باز طلاق دوباره یکسال صبر می کنی و باز ازدواج می کنی در ازدواج سوم موفق میشی و پسر یک کارخونه دار میلیاردر و فوق العاده زیبا تو رو میگیره و کلی خوشبخت میشی.

 

 

 

آبان :پسری که همیشه در دانشگاه از تو جزوه می گیرد، هیچ فکری در کله اش ندارد و فقط عادت کرده از تو کمک بگیرد، نه قیافه داری، نه اخلاق. چرا این جوری فکر می کنی که باید در دوران دانشگاه ازدواج کنی؟ خلاصه بگم تا آخر عمر واست خواستگار نمیاد الکی منتظر نباش.

 

 

 

آذر:دوتا خواستگار سمج تا ۲ ماه آینده میان خواستگاریت که هر دو دیوانه وار عاشقتن و وقتی می فهمن یک خواستگار دیگه داری با هم دعواشون میشه (دعوای عشقی) و هر دو با ضربات چاقو به قلب هم می زنن و هر دو می میرن. و تو تا آخر عمرت می مونی خونه بابات!

 

 

 

دی: به زودی با نویسنده محبوبت آشنا می شوی و از تو خواستگاری می کند. اما چند ماه بعد با بهانه های مختلف از ازدواج با تو منصرف می شود. تو دلیل این عمل او را نمی فهمی، اما به زودی متوجه می شوی رمانی از او منتشر شده که شخصیت های آن بسیار شبته تو و پدر و مادر و خواهر و برادر و فامیلهایت هستند و در مقدمه کتاب هم توضیح داده که برای دستیابی به این داستان واقعی، مجبور شده به دختری زشت پیشنهاد ازدواج بدهد.

 

 

 

بهمن : امروز همه از این که به زودی ازدواج می کنی خوشحال هستند، چون از دست غرغرهایت راحت می شوند و از این به بعد شوهر بیچاره ات است که باید تو را تحمل کند.

 

 

 

اسفند : عید نوروز بعدی عروسیته و با اونی که سالها منتظرش بودی ازدواج می کنی واسه ماه عسل، با کشتی شخصی داماد میرین به یک ویلا توی یک جزیره زیبا در اسپانیا! اما کشتی وسط راه میخوره به کوه یخ و غرق میشه! شوهرت تو رو سوار یه تخته میکنه و چون اون تخته تحمل وزن دوتاتون رو نداشته ، تخته رو ول میکنه و تو آب یخ میزنه و میمیره !تو هم برمیگردی خونه بابات و تا آخر عمر شوهر گیرت نمیاد!

 

 

 

 

 

 

 

 

فال پسرای مجرد....

 

 

 

 
فروردین : 46 بار به خواستگاری میری و جواب رد می شنوی اما در 47 امین بار در حالیكه در اوج ناامیدی هستی جواب بله رو میگیری و در كنار همسرت سالها به خوبی و خوشی زندگی می كنی.


اردیبهشت : تا یكسال دیگه با دختر مورد علاقه ات ازدواج می كنی اما هنوز به شش ماه نكشیده بینتون اختلاف می افته و كار به طلاق می رسه . دختره مهریه اش كه 3000 سكه طلا هستش رو اجرا می زاره و تو به زندان می افتی تو زندان معتاد میشی و هرویین مصرف می كنی و بعد از چندسال تحمل سختی و رنج در گوشه زندان میمیری.



خرداد : تا دو سال دیگه ازدواج می كنی و با یك دختر بسیار زیبا كه خیلی هم دوستش داری اما شب عروسی موقعی كه می خوای بری رو تخت پات به لبه تخت گیر می كنه و می افتی سرت می خوره به پایه تخت و درجا میمیری.


تیر : ازدواج موفقی خواهی داشت و در تمام دوران زناشویی بمعنای كامل كلمه زن ذلیلی . تمامی كارهای خانه از قبیل پختن غذا و شستن ظرفها و جاروب زدن خانه و شستن لباس بچه ها با تو هستش . خانومت همیشه با شیلنگ تو رو كتك می زنه . اگه غذایی كه می پزی بد مزه باشه زنت قابلمه رو به فرقت می كوبه .


مرداد : احتمالاً بختتو بستن به خواستگاری هر دختری كه میری به هفته نكشیده یه خواستگار عالی واسش میاد و عروس میشه . كم كم معروف میشی به بخت گشای دخترای ترشیده .


شهریور : یه شب كه داری با موتورت میری خیابون گردی تو یك خیابون تاریك میبینی یك ماشین با شدت به یك دختره می زنه و فرار می كنی . سریع مثل قهرمانان فیلمای هندی میپری دختره رو بغل می كنی و می بری به بیمارستان و خلاصه نجاتش می دی اما دختره به كما رفته و پلیسا هم فكر می كنن تو باهاش تصادف كردی و میگیرن زندانت می كنن . بعد از 3 ماه دختره بهوش میاد و میگه تو چه فداكاری كردی و پدر و مادرش میان تو رو آزاد می كنن . بابای دختره یك كارخونه دار میلیاردره و میگه پسرم خیلی ازت خوشم میاد و دوست دارم دومادم بشی و خلاصه دوماد میشی و تا آخر عمر فقط می خوری و می خوبی و سفر خارج میری.


مهر :
عاشق دختری میشی كه فكر می كنی اونم تورو خیلی دوست داره و بعد از یك دوران عاشقی سخت بالاخره به خودت جرات میدی و میری خواستگاری دختره اما دختره یك سیلی آبدار می زنه تو گوشت و میگه بی ناموس من تو رو مثل داداشم دوست داشتم اما تو سو استفاده كردی و تو تا آخر عمر دیگه ازدواج نمی كنی.


آبان : چپ و راست واست دوست دختر ردیف میشه و همیشه 30 - 40 تا دوست دختره آن لاین داری و 50 - 60 تا هم آف لاین . همه عاشقتن و می خوان زنت بشن اما تو اصلاً علاقه ای به ازدواج نداری و سرانجام در سن 35 سالگی به علت مصرف زیاد دوست دختر سكته می كنی و میمیری.


آذر : سه بار ازدواج می كنی و از هر زنت صاحب 9 فرزند میشوی . همه زنهات تو رو از خودشون بیشتر دوست دارن و همیشه بهت میگن سرورم اگه چیزی میل دارین واستون بیارم. هر سه زنت تو یك خونه در كنار هم زندگی می كنن و اصلاً باهم مشكلی ندارن . كار بیرون از خانه هم انجام نمی دی فقط سرماه به سرماه میری پول یارانه ات رو میگیری (فكر كنم 31 نفر هستین هر كدوم 45 هزار تومان اوه چقدر میشه) كلاً آدم خوشبختی هستی .


دی : میری خواستگاری دختر همسایه تون و با هم نامزد میشین بعد از شش ماه دختره مریض میشه و كم كم كور میشه اما تو بخاطر پیمانی كه با او بستی باهاش ازدواج می كنی و سالها با هم زندگی می كنین .


بهمن : با دختره مورد علاقه ات نامزد میشین و بعد از 3 سال دوران نامزدی شیرین موقع عروسی سر سفره عقد عاقد سه بار از دختره می پرسه آیا حاضره زن تو بشه و اون میگه نه .


اسفند : یك روز اتفاقی چشمت به پیر زن همسایه می افته و ناخودآگاه عاشقش میشی و موضوع رو به مامانت میگی اما اونا مخالفت می كنن و میگن این سن مامان بزرگتو داره اما تو میگی مهم عشق و تفاهمه كه ما داریم سن و سال كه مهم نیست و با مخالفت شدید پدر و مادر با هم ازدواج می كنین اما شب عروسی عروس از شدت خوشحالی سكته می كنه و می میره.

 

 

 

 

 

 

 

`·.¸.¤°ºóÓحُبــآب`Òòº°¤.¸.·´...
ما را در سایت `·.¸.¤°ºóÓحُبــآب`Òòº°¤.¸.·´ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ♥`*•.¸ نیــلوفَـر ¸.•*´♥ hobab بازدید : 3216 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1391 ساعت: 1:01

نظر سنجی

دوس جونا!نظرتون راجعبه آهنگ جدیده و خوشگله ی وبلاگم چیه؟؟بگید ک خیلی قشنگه...

خبرنامه